دیکشنری
داستان آبیدیک
provided he goes at
pɹəva͡idɪd hi goz æt
فارسی
1
عمومی
::
مشروط بر اینكهفورا برود، بشرط اینكهبیدرنگبرود
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROVER
PROVERB
PROVERBIAL
PROVERBIAL EXPRESSIO
PROVERBIAL PHRASE
PROVERBIALIST
PROVERBIALIZE
PROVERBIALLY
PROVIANT
PROVIDE
PROVIDE AGAINST
PROVIDE FOR
PROVIDE UNDER
PROVIDE WITH
PROVIDED
PROVIDED HE GOES AT
PROVIDED THAT
PROVIDENCE
PROVIDENT
PROVIDENT FUND
PROVIDENTIAL
PROVIDENTIALLY
PROVIDENTLY
PROVIDER
PROVIDER ID
PROVIDER MANAGEMENT SYSTEM
PROVIDING
PROVINCE
PROVINCIAL
PROVINCIAL AUTISM REFERENCE GROUPS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید